گردشگری غذایی: بازدید از اماکن خوشمزه ❤️
گردشگری غذایی یعنی چه؟ با پین تاتی همراه باشید!
گردشگری غذایی
اینکه برخی میگویند تنها بهخاطر فلان اثر تاریخی یا طبیعی به شهر یا کشوری سفر میکنند، همهاش تعارف است. چون قطعا در حین بازدید از آثار تاریخی، در فکر ناهار یا شام یا صبحانه فردا هستند.
مگر میشود به ایتالیا رفت و در حین تماشای برج کجِ پیزا، به فکر پیتزا نبود؟
یا از «ونیز» دیدن کرد و «سیچکتی» و «فگاتو» را امتحان نکرد؟
دیدن «برج ایفل» فقط با خوردن شکلات فرانسوی لذت دارد. چشیدن مزه «کویچ» و «ملخ سرخشده»ی مکزیک هم خالی از لطف نیست. سفر به تایلند هم فقط برای«سالاد پاپایای سبز» یا «سالاد گوشت خردشده»است. غذاهای تند هندی از «تاجمحل» هم مشهورترند و بالاخره مگر میشود به ایران سفر کرد و «قورمهسبزی» ایرانی را نچشید؟
گردشگری غذایی از کجا شروع شد؟
اولینبار «اریک ولف» به میدان آمد و در دفاع از غذاهای متنوع سراسر دنیا و همچنین با هدف حمایت از افراد خوشاشتها و شکمو، از «گردشگری خوراک» نام برد و اینکه خوراک و غذای هر کشور یا شهری میتواند به یکی از زمینههای گردشگری غذایی تبدیل شود. انگار همه منتظر آقای ولف بودند تا چنین نظریهای بدهد و به اسم گردشگری غذایی، خود را از دیدن آثار تاریخی و موزهها معاف کرده و مستقیم به سمت رستورانها و کافهها بروند و دلی از عزا دربیاورند. استقبال بهحدی بود که گردشگری غذایی که از 2001 شروع به کار کرد، در طی 17 سال ره صدساله را پیمود.
امتحانکردن طعم غذاهای جدید
برای مسافرانی که به کشورهای مختلف سفر میکنند، امتحانکردن طعم غذاهای جدید بسیار جذاب است. اینکه طعمی را بچشند که تابهحال نچشیدهاند؛ هرچند برایشان ناخوشایند باشد. استقبال از توریسم غذایی به شکلی بوده که در سالهای اخیر، در برخی کشورها تورهای غذایی برای مسافران تدارک میبینند که شامل بازدید از رستورانها، نمایشگاهها و فستیوالهای غذا، با هدف ارائه و معرفی غذاها و نحوه طبخ آنها است. این تورها معمولا برای جلوگیری از چاقشدن مسافرها، به صورت پیاده انجام میشود!
گردشگری غذایی را نباید فقط از چشم مشتری و خورنده غذا نگاه کرد. این نوع گردشگری شامل فروشندههای دورهگرد تا رستورانهای لوکس و همه جنبههای آنها میشود. بهبیانیدیگر، هر کسی که در رابطه با غذا باشد، سهمی در این صنعت دارد. یک دکه در کنار خیابان که غذاهایی ساده میفروشد، میتواند به یکی از مهمترین مراجع صنعت توریسم غذایی آن شهر تبدیل شود.
تفاوت و همچنین برتری توریسم غذایی در مقایسه با دیگر انواع گردشگری این است که قابل انتقال است.
شاهد آشنای این ادعا، پیتزاست!
پیتزا دیگر فقط به ایتالیا تعلق ندارد و این غذا در شکلها و اسامی مختلف، در همه کشورها سرو میشود. البته باز هم خوردن پیتزای اورجینال در رستورانهای ایتالیایی چیز دیگری است. علاوهبراین در کشورهای مختلف رستورانهایی از کشورهای هند، ژاپن، ایران و … نشان از حرکت فرا مرزی صنعت توریسم غذایی است.
با همه اینها گردشگری غذایی همیشه با لذت خوردن همراه نیست.
گاهی مانند گردشگری ماجراجویی، خطرِ مرگ گردشگر را تهدید میکند:
«فوگو» یک خوراکی ژاپنی است. بسیار خوشمزه و البته گران. این خوراک از ماهیهای فوگو تهیه میشود که در گروه ماهیهای زهرآگین قرار دارد. آشپزان این خوراک، با مهارت بسیار بالا، به روشی آن را طبخ میکنند تا سم داخل بدن ماهی به سایر نقاط آن منتقل نشود. با اینکه رستورانهای معدودی تحت نظارت بسیار شدید مسئولین ژاپن، این ماهی را سرو میکنند، ولی باز هم خوردن این غذا ریسک بالایی دارد.
پیشروان گردشگری غذایی
کشورهای ایتالیا، فرانسه، پرو، اسپانیا، تایلند، ترکیه و هند از پیشروان گردشگری غذایی هستند.
کشورهایی که دارای تاریخ و سبک زندگی طولانیتری هستند و این موضوع در عادات و رژیم غذایی آنها تاثیر مثبتی گذاشتهاست.سرمایهگذاری در زمینه توریسم غذایی میتواند برای یک کشور به شدت سودآور باشد؛ چرا که طبق آخرین آمار در حدود 200 میلیارد دلار از اقتصاد گردشگری دنیا به گردشگری غذایی اختصاص دارد.
اما در ایران، با وجود تنوع 3 هزارتایی سفره ایرانی، چلوکوبیده، چلوجوجه و شاید چلوکباب برگ عضو ثابت منوهای رستورانهای ما، از شمال تا جنوب است.
البته نباید از خلاقیت برخی از رستوراندارها چشم پوشید که گاهی از کلمه «مخصوص» به دنبال اسامی اینها استفاده میکنند!
با این وجود در سالهای اخیر برخی آژانسهای داخلی، بهنوعی بخشی از برنامه تورهای خود را به توریسم غذایی اختصاص میدهند. به این صورت که مراسم شام در خانه یکی از افراد بومی برگزار میشود که شامل بازدید از نحوه پخت و آمادهسازی غذا و سرو آن میشود. مسافران از کشورهای مختلف، به سبک ایرانیها دور سفره مینشینند و غذای ایرانی مانند فسنجان، دیزی، زرشکپلو با مرغ، خورش قیمه، تهچین، دلمه و کوفته تبریزی میخورند.
اهمیت غذا و آشپزی در ایران
اهمیت غذا و آشپزی در ایران آنقدر هست که همه تفریحات، مراسمها و آیینها و اوقات بیکاری مردم ایران با پختن غذا و خوردن گره خوردهاست. بهطوریکه برای مناسبتهای خاص غذاهای خاصی سرو میشود. مثلا غذای عید نوروز سبزیپلو با ماهی است و غذای مجلس ترحیم خورشتقیمه. در ایام عزاداری و ماه رمضان شلهزرد و حلوا رواج دارد و برای گردشهای شبانه، پیتزا اولین انتخاب ماست.
چلومرغ هم پای ثابت سفرههای مهمانی است. اگر مهمان عزیز باشد شاید فسنجان هم به آن اضافه شد.
ایرانیان برای کسانی که دوستشان دارند غذایی درست میکنند که یک وجب روغن روی آن باشد.
هرچند این موضوع در حالحاضر به ضربالمثلی تبدیل شده که معنایی کاملا عکس به خود گرفتهاست:
«آشی برات بپزم که یه وجب روغن روش باشه!»