قیمت بلیط ورودی ۴۵ لیر |
ورودی رایگان برای زیر 12 سالهها |
منطقه بی اوغلو |
هر روز از ساعت 9 صبح تا 8:30 بعدازظهر |
مدت زمان برای بازدید 1 ساعت در حالت عادی، نه در ساعات شلوغ |
برج گالاتا استانبول نماد استانبول! با پین تاتی همراه شوید.
برجی که در سالهای دور چشم استانبول بود و حالا نگاه همه توریستها و گردشگران ترکیه و استانبول به آن است: برج گالاتا.
بخشی از برنامه تورهای استانبول به بازدید از برج گالاتا Galata اختصاص دارد و مردم استانبول هم اگر وقت کنند، تماشای نمای غروب برج را از دست نمیدهند.
هر عکاس حرفهای حداقل یک عکس از بالای برج گالاتا دارد که احتمالا پاناروماست، چون تنها جایی که میتوان از استانبول یک عکس 360 درجه گرفت، بالای این برج است.
عکاسان پینتاتی با زحمت زیاد خود را به بالای برج گالاتا رساندند و از میان جمعیت و موفق به گرفتن عکس شدند.
– برج گالاتا یا گالاتا کولهسی
– تنها جایی که میتوان از استانبول یک عکس پاناروما گرفت، بالای برج گالاتاست.
– از بالای این برج موزه ایاصوفیه، مسجد آبی، تنگه بسفر و خیلی از بناهای دیگر استانبول را میتوان دید.
– برج گالاتا در سال 1348 میلادی ساخته شد و در آن زمان برج مسیح نامیده میشد.
– این برج هم مثل بقیه بناهای استانبول، هم در آتش سوخته و هم در زلزله تخریب شده.
– پلههای مارپیچ و تنگ برج ما را یاد فیلمهای ترسناک و تخیلی میاندازد.
– اگر با پله مشکل دارید، از آسانسور استفاده کنید. البته آسانسور تا طبقه هفتم بالاتر نمیرود.
– رستوران بالای برج هرچند گران است، ولی امتیازش داشتن نمای استثنایی از استانبول است. مخصوصا در شب.
– بهترین زمان برای رفتن به برج گالاتای ترکیه، حوالی غروب آفتاب است.
– افسانه برج گالاتا هم شنیدنی است.
– برج گالاتا در شب دیدنی است. کسانی که اهل عکاسی هستند، حتما از غروب گالاتا عکس دارند.
طبق محاسبات تاریخنویسان، تاریخ ساخت برج گالاتای ترکیه برمیگردد به سال 1348 میلادی.
زمانی که استانبول هنوز قسطنطنیه بود.
در آن سالها رومیان نزدیک تنگه بسفر، برجی ساختند. اسم آن را «برج مسیح» گذاشتند.
از این برج برای دیدهبانی رفتوآمد کشتیها استفاده میکردند.
برج مسیح بلندترین ساختمان آن روزهای قسطنطنیه بود.
ارتفاع آن حدود 50 متر بود و 7 طبقه داشت. از کیلومترها آنطرفتر میشد آن را تشخیص داد.
در سال 1453 میلادی قسطنطنیه به دست سلطان محمد فاتح فتح شد و امپراتوری روم شرقی سقوط کرد.
چون عثمانیها ملتی مسلمان بودند، نام برج مسیح را باید تغییر میدادند.
نام تپهای که برج روی آن ساخته شده بود، گالاتا بود.
برای همین اسم برج را هم گذاشتند «برج گالاتا».
برج گالاتا استانبول برای عثمانیها علاوه بر برج نگهبانی و دیدهبانی، زندان مخفی هم بود.
البته تا سال 1509میلادی. در این سال زلزله مهیبی در استانبول اتفاق افتاد و ساختمانهای زیادی خراب شدند.
برج سنگی گالاتا هم از این ویرانی بینصیب نماند و بعد از زلزله جنازه زندانیان زیادی از زیر آوار بیرون آورده شد.
بعد از مرمت گالاتا، دیگر از این برج به عنوان زندان استفاده نشد.
برج گالاتا استانبول در سالهای ۱۷۱۷ و ۱۷۹۴ میلادی در آتش سوخت.
بعد از آتشسوزی دوم، برج مرمت شد و دو طبقه به آن اضافه شد. یعنی شد 9 طبقه.
ولی حوادث دست از سر آن برنمیداشتند.
در سال 1875 میلادی طوفانی بزرگی استانبول را فراگرفت. برج در این طوفان تقریبا خراب شد.
چون بازسازی آن 80 سال طول کشید. ولی در عوض برجی مقاوم از آب درآمد.
تا جایی که تا همین سالهای اخیر (1960 میلادی) از آن استفاده میشد؛ مخصوص در شب.
اما کمکم برج در بین ساختمانها و برجهای بلند جدید شهر استانبول گُم شد و به یک برج تاریخی تبدیل شد.
البته در همین سالها بود که طبقه آخر برج به رستورانی لوکس و خاص تبدیل شد.
داشتن منظره بینظیر تنگه بسفر و شهر استانبول، گردشگران و توریستهای زیادی را به طرف خود میکشد.
شاید بالا رفتن از پلههای مارپیچ برج گالاتا سخت باشد، ولی وقتی بدانید در انتهای مسیر به یک رستوران میرسید، سختی آن از یادتان میرود.
اگر با پلههای مارپیچ و تنگ برج گالاتا مشکل دارید (به هر دلیلی)، از آسانسور استفاده کنید.
این را شاید خیلیها ندانند و از خود بپرسند: در یک برج قدیمی 700 ساله، مگر آسانسور هم پیدا میشود؟
بله میشود. البته این آسانسور تا طبقه هفتم میرود و دو طبقه بعدی را باید با پله بروید. به هر حال از هیچی که بهتر است.
کلا بالا رفتن از برج برای دیدن پایین است. اولین کاری که بعد از رفتن روی پشت بام میکنیم، دیدن کوچه و خیابان است.
اینجا هم همان قانون برقرار است. پس منطقی است که کنار پنجرهها، دریچهها و حتی سوراخهای برج، کلی آدم جمع شود.
برای همین طبقه نهم برج گالاتا را گذاشتند فقط برای این کار. دیدهبانی!
برج گالاتا استانبول در وسط شهر قرار دارد و از بالای آن میتوان همه شهر استانبول را زیر نظر داشت: موزه ایاصوفیه، مسجد آبی، تنگه بسفر و … .
پس حتما یک دوربین درست و حسابی همراه داشته باشید؛ چون از این بالا میتوانید خوراک یک سال بعد اینستاگرامتان را آماده کنید.
استانبول شهر افسانههاست. هر بنای آن افسانهای دارد که شنیدنش خالی از لطف نیست. اما افسانه برج گالاتا چیست؟
حدود سه قرن پیش از آنکه برادران رایت بتوانند پرواز کنند، یک نفر در استانبول قدیم، از بالای برج گالاتا موفق به پرواز شد.
نام این فرد شجاع، «هزارفن احمد چلبی» بود.
شاید این شخص، فردی بااستعداد و آچار به دست بوده و از همه فنون سردرمیآورده که به او لقب هزارفن را دادهاند.
احمد چلبی در ادامه تحقیقات و اختراعاتش، بعد از چندین بار شکست، بالاخره بالی طراحی کرد که او را برای دقایقی در آسمان نگه دارد.
او در این کار از روش پرواز عقاب الهام گرفته بود و از نیروی باد برای این کار استفاده میکرد.
با کسب اجازه از سلطان مرادخان، روزی را مشخص کردند تا احمد از اختراعش رونمایی کند.
در روز موعود سلطان مرادخان بالای برج گالاتا و مردم شهر دور آن منتظر پریدن اولین انسان پرنده بودند.
هزارفن با بالهایش به لبه برج آمد و پرید. همه با ناباوری به او خیره شدند که داشت کمکم از آنها دور میشد.
از اینجا به بعد روایتها متفاوت است.
برخی میگویند باد احمد را با خود میبرد و در کیلومترها آن طرفتر جسد او را پیدا میکنند.
بعضی هم نوشتهاند که هزارفن فرود میآید و برای این موفقیت، از سلطان یک کیسه طلا دریافت میکند.
چون برج گالاتا در مرکز استانبول و در شلوغترین منطقه آن قرار دارد، هر کسی، چه با اطلاع قبلی یا بدون اطلاع، سری به این برج میزند.
پس به راحتی نمیتوانید وارد آن بشوید، چه برسد به آن که بتوانید از هر زاویهای که خواستید عکس بگیرید.
بعضی وقتها آنقدر شلوغ میشود که مجبور میشوید یک ساعت در صف منتهی به بالکن منتظر بمانید.
برای همین بهتر است در روزهایی غیر از شنبه و یکشنبه و در ساعات اول صبح و یا وسط ظهر به بازدید این برج بروید.
البته بهترین وقت برای رفتن به برج گالاتا حوالی غروب است. همه این ساعت به برج هجوم میآورند.
هوا که رو به تاریکی میرود، از آن بالا میتوانید منظره رنگارنگ استانبول در شب را ببینید.
اگر وقت و حوصله زیادی دارید که هیچ.
اما اگر وقت محدود دارید و از شلوغی متنفرید، سعی کنید حوالی غروب آفتاب، آنجا آفتابی نشوید که قیامت است.
اگر در خیابان استقلال قدم میزنید، از طریق خیابان گالیپ به طرف برج حرکت کنید.
نهایتا بعد از 20 دقیقه روبهروی برج ایستادهاید.
سوار مترو شوید و در ایستگاه شیشانه (Sisane) پیاده شوید. کمی پیادهروی دارد تا برج گالاتا.
البته اگر میخواهید در خیابان استقلال گشتی بزنید، از میدان تکسیم پیادهروی را شروع کنید به سمت برج.
اگر دوست دارید با تراموا سفر کنید، در میدان تقسیم سوار تراموای قرمز رنگ شده و درایستگاه آخر، تونل پیاده شوید.
بعد به خیابان گلیپ رفته و آن را به سمت پایین بروید تا به برج برسید.
در کل بهترین راه، همان مترو است. هر جای دیگری هم بودید، خودتان را به ایستگاه متروی شیشانه برسانید.
خیلی خبرها. شما جایی هستید که به خیلی از مراکز گردشگری استانبول دسترسی دارید. فاصله شما تا آنها زیاد نیست:
همه میخواهند برج گالاتا در شب را ببینند. برای همین در زمان غروب اطراف درو برج گالاتا بسیار شلوغ میشود.
خلاصه اینکه برج گالاتا استانبول یک روز محل دیدهبانی بوده و الان شما میتوانید کل شهر استانبول (تا جایی که ساختمانهای بلند اجازه میدهند) را ببینید.
شاید شلوغی و ازدحام جمعیت شما را خسته کند و یا وقت زیادی بگیرد، ولی به دیدنش میارزد.
Suzan
مرداد 13, 1399 از 7:44 ب.ظخسته نباشید بسیار جالب بود
پسندیدمآگهی دهنده
مرداد 14, 1399 از 9:39 ق.ظممنون که پین تاتی را دنبال می کنید.
پسندیدم